ساختار فيلمنامه (1)
نويسنده: ريموند فرنشمان
مترجم: ناديا غيوري
اصول فيلمنامه نويسي: جوهره، ساختار، سبک
ساختار کلاسيک خطي سه پرده اي
قلق فيلمنامه نويسي چيست؟ داستان خوبي که توجه شما را به خود جلب مي کند و شخصيت هاي خوبي که قابل باور هستند. اگر اين دو معيار به درستي رعايت شده باشند، فيلمنامه شما نيمي از راه موفقيت را طي کرده است. بعد از اين دو شرط، نوبت به ساختار درست مي رسد.
(تيم بوان، مدير شرکت فيلمسازي ورکينگ تايتل فيلمز)
وقتي فيلمنامه اي را مي خوانيد، به طور غريزي مي دانيد هر چيزي کجا بايد اتفاق بيفتد. در يک فيلم سينمايي، وقتي پرده اول در کمتر از 20 صفحه تمام مي شود، متوجه مي شويم که يک جاي کار ايراد دارد. به همين دليل است که بايد هميشه ساختار را رعايت کنيم. هر چقدر هم که فيلمنامه ما آوانگارد باشد؛ در هر صورت بايد ساختار سه پرده اي را رعايت کند، زيرا فقط اين ساختار است که واقعاً به کار مي آيد. به هر حال وقتي کار شما فيلمنامه خواندن باشد، اولين چيزي که به آن توجه مي کنيد، رعايت ساختار است.
(يک فيلمنامه خوان)
بعد از اين که درباره ايده فيلمنامه خود مطمئن شديد، به قصه کار فکر کرديد و شخصيت هايتان را پرداخت کرديد، نوبت به شکل دادن به ساختار داستاني اثر و به تبع آن فيلمنامه مي رسد. (فراموش نکنيد که پرداخت شخصيت ها و شکل دادن به ساختار پيرنگ اثر، دو فعل همزمان هستند و در کنار هم معنا پيدا مي کنند. اين دو مسئله يکديگر را تقويت کرده و باعث پيشبرد، تکميل و شفافيت هم مي شوند.)